فکندم دل به کوثر از زلال از حزین لاهیجی غزل 628

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

فکندم دل به کوثر از زلال لعل نوشینش

1 فکندم دل به کوثر از زلال لعل نوشینش گرفتم در چمن نظّاره را از حسن رنگینش

2 نگاه ساده، دل را چون غزالان کرده صحرایی سمن زار بناگوشش، بهار خط مشکینش

3 ز بی سرمایگی خجلت کشد مژگان رنگینم اگر منت به چشم من نهد پای نگارینش

4 زکوشش ناله عاجز شد ز بس تیرش به سنگ آمد چه سازد بی قراری های دل، با کوه تمکینش؟

5 به این حسرت نصیبی ها چه طرف از گلشنی بندم که بیخود می رود ازکف، چو دل دامان گلچینش؟

6 چه ذوق از بزم هستی می پرستی را که می باشد رگ تلخ شراب زندگانی، جان شیرینش؟

7 سراپا خوانده ام دیوان دل در مکتب عشقت گل اشکی ست مضمون، مصرع آهی ست تضمینش

8 چرا در خون نخوابد از غم حرمان دیدارت نگاه ناتوان من که مژگان است بالینش

9 به عشق آمیز تا بنمایدت جام جهان بین را به شرط آنکه ننمایی به عقل مصلحت بینش

10 حزینی راکه ما دیدیم صد ره ننگ می آید مسلمان را ز ایمانش، برهمن را ز آیینش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر