-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اشک من رشک فراتست و سرابس خونست یا رب این بحر چه بحریست که آبش خونست
2 عرصه کرب و بلا موج زند چون دریا وه چه دریا که همه موج و حبابش خونست
3 ز گلستان نبی دهر گرفته است گلاب چه گلی بود ندانم که گلابش خونست
4 این نه عیش است و عروسی ز برای قاسم گر عروسی است ز بهر چه خضابش خونست
5 شه دین را نرسد جرعه آبی در کام تشنه جان میدهد و تا برکاتش خونست
6 شاهد بزم وفا زینب غمدیده چرا نیست بر چهر حجابش که نقابش خونست
7 نه همین خو نشده جاری ز دو چشم (صامت) خامه و دفتر و دیوان و کتابش خونست