- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلنواز ز من خسته جگر بازمایست دیده روشنی از اهل نظر بازمایست
2 با تو از هر غرضم پاک ز همراهی من به غرضهای حریفان دگر بازمایست
3 فتنه ای خاست به پای از تو به هر راهگذر زود بخرام و به هرراهگذر بازمایست
4 دین و دل شد به رهت جان به لب آمده نیز گو روان شو ز رفیقان سفر بازمایست
5 باد در خنده عشرت لب تو با دگران گو نم حسرتم از دیده تر بازمایست
6 ای گرفتارهوس سر غم عشق طلب به گمان هنر از کسب هنر بازمایست
7 جامی از جلوه معشوق خبر پرسی چند طالب نقد عیان شو به خبر بازمایست