-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یار من درد و کبابم دل و می خون جگر نیست جز زیر زمینم هوس جای دگر
2 خاطر خستهٔ من بین و گشا لب به سخن که باین ضعف دوا نیست بجز گل به شکر
3 جوهر همت ذاتیش نمایان گردد پیش یاران پسری را که برد نام پدر
4 عقل را نور نماند چو شود موی سفید شمع تاریک بماند چو شود وقت سحر
5 می رسد گر قدح بادهٔ معنی نوشیم ما که دوران دگر گشت نگشتیم دگر
6 حرف آن لعل لب و تنگ دهان باز بگو سخن از بوسه و جام است مکرر خوشتر
7 رسنی بست سعیدا به میان تا که شنید زیر بارند مرصع کمران تا به کمر