جانم، از جانان حکایت می‌کند از آذر بیگدلی غزل 86

آذر بیگدلی

آثار آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

جانم، از جانان حکایت می‌کند

1 جانم، از جانان حکایت می‌کند عندلیب از گل روایت می‌کند

2 بینوا، افتاده از گلشن جدا «از جدایی‌ها شکایت می‌کند»

3 خسروی از بخت برخوردار باد کاو رعیت را رعایت می‌کند

4 می‌کشد هجرم، ولی گر قاصدی از حما آید، حمایت می‌کند

5 آنکه می‌رنجد ز من، گاهی که غیر پیش او از من سعایت می‌کند

6 عاقبت دردی کزو در دل مراست در دل او هم سرایت می‌کند

7 از تغافل کشتن آذر خطاست خنده‌ای او را کفایت می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment