- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جان و دلم همیشه به عشقت اسیر باد جانا مرا خیال تو نقش ضمیر باد
2 سوز غمت روان مرا ناگزیر شد مهر دلم هوای ترا ناگزیر باد
3 چون مهر تست بر دل این بنده پادشا از نایب وفا تو او را وزیر باد
4 گفتم که جان دهم به تو گر دلپذیر نیست دل شد ز کار کار دلم بر مریر باد
5 چون جان من مبشر اقبال شاه شد پیک ارادت تو به وصلم بشیر باد
6 بر خاک میرم از تو، نیم بر خلاف میر یاریم کن که یار تو اقبال میر باد
7 خورشید خسروان فلک مسجد سیف دین کاقبال کل به کل جهانش حقیر باد
8 میر ارسلان که چرخ چوالب ارسلان وار در ملک و در ثغور مشار و مشیر باد
9 می خواستم که گویمش ای چشم روزگار جاوید چشم و دولت عمر قریر باد
10 خورشید گفت حرز نگهدار هان و هان زین سهو هم پناه شهت دستگیر باد
11 حر ز بقای بار عنا در رکاب او چون گویمش که دیده عمرش منیر باد؟
12 تا باد و خاک و آتش و آبست در جهان بر هر چهار دورش حکمش قدیر باد
13 حزمش رجوعگاه سپهر و نجوم شد عمرش عمل کنار قلیل و کثیر باد
14 یار ایتش خطاب گستر . . . حرج؟ در شکر نعم مولی و نعم النصیر باد