- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای سر سودای من رفته در سودای تو باد سر تا پای من برخی ز سر تا پای تو
2 گر سر من رفت در سودای عشقت گو: برو بر سرم پاینده بادا سایه بالای تو
3 جای سروت در میان جویبار چشم ماست گرچه ماییم از میان جان و دل جویای تو
4 گر نبینم مردم چشم جهان بین را رواست خود کسی را کی توانم دید من بر جای تو
5 سرو لافی میزند یعنی که بالای توام سرو بیبرگی است باری تا تو بود بالای تو
6 چشم ترکت ترکتاز و حاجبش پیشانی است چون در آید کس به چشم تنگ ترک آسای تو
7 رای من جز بندگی سرو آزاد تو نیست بس بلند افتاد سلمان راستی رارای تو