جامی

جامی

جامی
جامی

کشتی مرا ز هجر رخ جانفزای خویش از جامی غزل 503

غزل 503 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

کشتی مرا ز هجر رخ جانفزای خویش

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 کشتی مرا ز هجر رخ جانفزای خویش ای ناخدای ترس بترس از خدای خویش

2 زاهد که جا به گوشه محراب می کند گر بیند ابروی تو نماند به جای خویش

3 حیف است بر زمین کف پای تو فرش کن از پرده های دیده من زیر پای خویش

4 کوته فتاد رشته عمرم خدای را یک تار مو ببخش ز زلف دو تای خویش

5 دور از رخ تو ماند دلم بی سرود عیش بلبل چو گل ندید فتاد از نوای خویش

6 از خویش و آشنا همه بیگانه گشته ام تا دیده ام سگان تو را آشنای خویش

7 تو پادشاه حسنی و جامی گدای تو ای پادشاه مرحمتی بر گدای خویش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کشتی مرا ز هجر رخ جانفزای خویش

شاعر شعر کشتی مرا ز هجر رخ جانفزای خویش چه کسی است ؟

شاعر شعر کشتی مرا ز هجر رخ جانفزای خویش جامی می باشد.

شعر کشتی مرا ز هجر رخ جانفزای خویش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر کشتی مرا ز هجر رخ جانفزای خویش چیست ؟

قالب شعر کشتی مرا ز هجر رخ جانفزای خویش غزل است

مضمون اصلی شعر کشتی مرا ز هجر رخ جانفزای خویش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر