مهر من ای ماه روی از حکیم نزاری قهستانی غزل 936

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

مهر من ای ماه روی مهربان

1 مهر من ای ماه روی مهربان ای مَلَک بر بام حسنت سایه بان

2 گر گناهی کرده ام بگشای لب تا چرا بربسته ای با من زبان

3 بیش ازین ابرو ترش بر من مدار هم چرا این تلخ از آن شیرین دهان

4 رحم کن بر مردم چشمم ببخش کز تو در خون است روزان و شبان

5 چون بود مشتاق بی روی حبیب شوره ی گرم و برو ماهی تپان

6 من به جان معراج کردم گر رقیب برگرفت از بام وصلت نردبان

7 حسن جانان می رباید دل ز ما حسن و دل آن کشتی و این بادبان

8 سیب و شفتالو بسی چیدم ز باغ بی خبر در خواب غفلت باغبان

9 خیمه بگشای از نزاری رخ مپوش بس بود زلف سیاهت سایه بان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر