- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وعظ من گرد فشانندهٔ عصیان نشود آستین عسل آلودهٔ مگس ران نشود
2 نیست در خوان محبت خورشی غیر نمک لخت دل هر که نیندوخته مهمان نشود
3 کشوری هست که در وی رود از کفر سخن همه جا گفت و شنو بر سر ایمان نشود
4 پا منه بر سر بالین اسیران، کاینجا هیچ بی درد نیاید که پریشان نشود
5 دیدن روی تو ممکن نبود بی حیرت آن نه چشم است که در روی تو حیران نشود
6 غمزهٔ روزهٔ پیشینه حرامش بادا کشته ای کز پی زخمت، همه تن، جان نشود
7 به تماشای گلستان خلیلم مبرید که گل و لاله دگر آتش سوزان نشود
8 عرفی ار خدمت بت کم کند ای خادم دیر مزنش طعنه که ناگاه مسلمان نشود