- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیاز من به رخ خود مکن ز خویش قیاس مرا به دیده ی اخلاص و بندگی بشناس
2 اگرچه نیست به سوی منت نظر لیکن مراست بر دل از الطاف دوست شکر و سپاس
3 شبی به دست دلم ده دو زلف مشکین را به جان تو که مده بیش ازین مرا وسواس
4 به ششدر شب هجران مکن گرفتارم بزن سه شش به مراد دلم کنون در طاس
5 ترّحمی به دل تنگ ناتوانم کن زرنگ روی من خسته کن غمم احساس
6 اگر مداد شود آب جمله دریاها اگر سما و ارض می شود همه قرطاس
7 وگر ملائکه این شرح حال بنویسند به سالها نتواند کرد فکر و قیاس
8 شناختیم و بدیدیم کام خاطرشان مباد در دو جهان ناکسان حق نشناس