-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مردیم و یار هیچ عنایت نمیکند واحسرتا که بخت عنایت نمیکند
2 در پیش چشم او لب او میکشد مرا وان شوخچشم بین که حمایت نمیکند
3 چندان که عجز حال بر او عرضه میکنم در وی به هیچ نوع سرایت نمیکند
4 پیش کسی ز شکر و شکایت چه دم زنم کاندیشهای ز شکر و شکایت نمیکند
5 در حق بندگان نظر لطف گاهگاه هم میکند ولیک به غایت نمیکند
6 تا گفتهام دهان تو هیچست از آن زمان با ما ز خشم هیچ حکایت نمیکند
7 بلبلصفت عبید به هرجا که میرسد غیر از حدیث عشق روایت نمیکند