جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

بخت سرگشته ام نه یار از جهان ملک خاتون غزل 217

غزل 217 ام از 1809 غزلیات

بخت سرگشته ام نه یار منست

1 بخت سرگشته ام نه یار منست بس ستمکار چون نگار منست

2 بوی زلف نگار روحانی مونس جان بیقرار منست

3 همچو زلفش فتاده ام در پای سرکش آن سرو جویبار منست

4 زلف عنبرفشان شبرنگش بس پریشان چو روزگار منست

5 صبر فرمود یارم اندر عشق صبر در عاشقی نه کار منست

6 عشق با صبر در نیامیزد ای عزیزان نه اختیار منست

7 آنکه منعم کند همی در عشق او نه یار منست بار منست

8 گفتم از چشم تو جهان مستست گفت از غایت خمار منست

9 گر برانی به لفظ نام جهان در جهان جمله اعتبار منست

10 گفتم ای سرو دیده منتظرست گفت شک نیست یار یار منست

11 بی رخ دوست در چمن باری گل رنگین به دیده خار منست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بخت سرگشته ام نه یار منست

شاعر شعر بخت سرگشته ام نه یار منست چه کسی است ؟

شاعر شعر بخت سرگشته ام نه یار منست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر بخت سرگشته ام نه یار منست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بخت سرگشته ام نه یار منست چیست ؟

قالب شعر بخت سرگشته ام نه یار منست غزل است

مضمون اصلی شعر بخت سرگشته ام نه یار منست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی