- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشقم این بار جهان بخواهد برد برد نامم نشان بخواهد برد
2 در غمت با گران رکابی صبر دل ز دستم عنان بخواهد برد
3 موج طوفان فتنهٔ تو نه دیر عافیت از جهان بخواهد برد
4 نرگس چشم و سرو قامت تو زینت بوستان بخواهد برد
5 رخ و دندان چو مه و پروینت رونق آسمان بخواهد برد
6 با همه دل بگفتهام که مرا غم عشق تو جان بخواهد برد
7 من خود اندر میانه میبینم که زمان تا زمان بخواهد برد
8 چه کنم گو ببر گر او نبرد روزگار از میان بخواهد برد
9 در بهار زمانه برگی نیست که نه باد خزان بخواهد برد
10 انوری گر حریف نرد این است ندبت رایگان بخواهد برد