حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی
حزین لاهیجی

خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران از حزین لاهیجی غزل 102

غزل 102 ام از 1771 غزلیات

خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را

1 خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را به الفت آشتی ده، آن قرار بی‌قراران را

2 غم دیرینه دارد الفتی با چشم گریانم شراب کهنه مشتاق است، ابر نوبهاران را

3 نمک‌پروردهٔ عشقیم و داریم از لبت شوری به مرهم آشنایی نیست، داغ دل‌فگاران را

4 سلوکم در طریق عشق با یاران به آن ماند که مور لنگ همراهی کند، چابک‌سواران را

5 گریبان چاک باشد دلق ما تردامنان تا کی؟ به می آلوده گردان، خرقهٔ پرهیزگاران را

6 دل عاجز، حریف ترک چشمت کی تواند شد؟ به خون غلتانده مژگانت، صف خنجرگذاران را

7 حزین آسودگی صورت نبندد با سخن‌سنجی کمند از پیچ و تاب خود بود، معنی‌شکاران را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را

شاعر شعر خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را چه کسی است ؟

شاعر شعر خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را حزین لاهیجی می باشد.

شعر خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را چیست ؟

قالب شعر خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را غزل است

مضمون اصلی شعر خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی