- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لبم از بوس او شکر چیند گوشم از لعل او گهر چیند
2 از گریبان چو او برآرد سر حور دامن ز شرم درچیند
3 در فراقش ز اشک و چهره من مرد باید که سیم وزر چیند
4 باغبان صبحدم نداند چید هر دم آنچ از رخش نظر چیند
5 آری آری چو آفتاب آمد ماه در حال مهره بر چیند
6 خلق او خلق شاه را ماند که از او دل گل و شکر چیند
7 شاه بهرامشه که خنجر او از سران در مصاف سرچیند