لبم خموش ز آواز مدعا طلبی از هاتف اصفهانی غزل 21

هاتف اصفهانی

آثار هاتف اصفهانی

هاتف اصفهانی

لبم خموش ز آواز مدعا طلبی است

1 لبم خموش ز آواز مدعا طلبی است که مدعا طلبیدن ز یار بی‌ادبی است

2 حکیم جام جم و آب خضر چون گوید مراد جام زجاجی و بادهٔ عنبی است

3 نرنجم ار سخن تلخ گویدم که ز پی شکرفشان لبش از خنده‌های زیر لبی است

4 شب از جفای تو می‌نالم و چو می‌نگرم همان دعای تو با ناله‌های نیمه شبی است

5 به یک کرشمهٔ چشم فسونگر تو شود یکی هلاک یکی زنده این چه بوالعجبی است

6 برد دل از همه کس نظم او که هاتف را ملاحت عجمی و فصاحت عربی است

عکس نوشته
کامنت
comment