1 جان بر تو پاشم از دل چون دلستان مایی دل با تو بازم ای جان کارام جان مایی
2 خون خواره چون جهانی در خورد همچو جانی بر هر صفت که هستی جان و جهان مایی
1 نامزد غمی ز دهر ای دل سر گرفته هان زیر میا نه خوش نشین چون غم تست بیکران
2 صدمه آه من ببین سوخته چنبر فلک لؤلؤ روی من نگر ساخته گنج شایگان
1 می درفگن به جام که مست شبانهایم ما را سهگانه ده که درین ره یگانهایم
2 زان جام آبگینه به رغم زمانه زود آبی بده که تشنه به خون زمانهایم