جانم از دولت درد تو دوایی از قاسم انوار غزل 246

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

جانم از دولت درد تو دوایی دارد

1 جانم از دولت درد تو دوایی دارد دلم از صیقل ذکر تو صفایی دارد

2 هر کرارو بتو شدجنت جاویدان یافت دوزخ آنجاست که رویی وریایی دارد

3 عشق سلطان کریمست ولی مصلحتست بر دل خسته اگر جور و جفایی دارد

4 دوزخ افسردگی وظلمت جهلست مدام جنت آنست که دل عشق وولایی دارد

5 دلم از ظلمت تن نیک بجان آمده است «جل ذکرک »،ز تو امید جلایی دارد

6 عاشقی را که پریشان و مشوش بینی دم انکار مزن، عشق و هوایی دارد

7 گر اجابت کنی،ای دوست،نیاز دل و جان قاسم سوخته دل رو بدعایی دارد

عکس نوشته
کامنت
comment