-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جانم غریق نعمت شمس الملوک شد وین طرفه تر که میزیم اکنون به جان شکر
2 از بس که ابر لطف ببارید بر سرم بشکفت از بهار دلم بوستان شکر
3 بر گلبن ثناش زبان چو بلبلم دستان مدح می زند و داستان شکر
4 حقا که تیر مدح برون پرد از جهان گر درکشم به قوت مهرش کمان شکر
5 ای بر دلم گشاده به سعیت در امید جان بسته ام به جای کمر بر میان شکر
6 پایم چو در رکاب سعادت بعون تست آن به که سوی صدر تو تابم عنان شکر
7 زین پس اگر خدای بخواهد به دولتت هرلحظه گوهری بدر آرم ز کان شکر