- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای بت عشوهساز من بیتو به سر نمیشود دلبر جاننواز من بیتو به سر نمیشود
2 حاصل روزگار من مونس و غمگسار من همدم جان زار من بیتو به سر نمیشود
3 باده تویی و جام من نور تویی ظلام من شخص تویی و نام من بیتو به سر نمیشود
4 گر تو بلای جان شوی، دل ببری نهان شوی مونس دیگران شوی، بیتو به سر نمیشود
5 فتنه عاشقان تویی، آفت بیدلان تویی شور جهانیان تویی، بیتو به سر نمیشود
6 درد دهی دعا کنم، جور کنی وفا کنم جنگ کنی صفا کنم، بیتو به سر نمیشود
7 گرچه شوی تو کینه ور، ور نکنی به من نظر یا که برانیم ز در، بیتو به سر نمیشود
8 گر بدهی مراد من ور ندهی تو داد من ور نکنی تو یاد من، بیتو به سر نمیشود
9 گر تو اسیریم کنی، تیغ جفا به من زنی محو کنی ز من منی، بیتو به سر نمیشود