- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قول مطرب دل من دوش به راهی زد و برد چشمش آرام دل من به نگاهی زد و برد
2 غمزه ی دوست به یغمای دلم تیزی داشت وه که بر مخزن دل خانه سیاهی زد و برد
3 هرغباری که بر آیینه ی دل بود مرا ای عجب صیقلی عشق به آهی زد و برد
4 خیل غم داشت کمین بر دل من باز ببین که برین قلب شکسته چه سپاهی زد و برد
5 سایه ی سرو قدمت برسر ما باقی باد که به باغ آمد و بر برگ گیاهی زد و برد