دلم شکسته چو زلف بتان از جهان ملک خاتون غزل 1402

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی

1 دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی نمی کنند جهان را به وصل دارایی

2 بتان گل رخ مه روی لیک بدمهرند به سان ماه همه شب روند و هر جایی

3 چو سرو بر لب جویند رسته در دل ما که دید سرو خدا را بدین دلارایی

4 صبا بجز تو ندارم کسی [که] راز دلم به گوش یار رساند تو چون توانایی

5 ز ما به سرو چمن گو به ره نشین که تو را به پیش قامت او نیست دست بالایی

6 ز من بگوی به مشّاطه روی خوبان را چه حاجتست که با زخرفش بیارایی

7 اگرچه مهر من اندر دلت یقین نبود نظر به سوی من خسته کن خدارایی

عکس نوشته
کامنت
comment