دل دگر با که سپارم که تو از نشاط اصفهانی غزل 250

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

دل دگر با که سپارم که تو در جان منی

1 دل دگر با که سپارم که تو در جان منی جان دگر با که فشانم که تو جانان منی

2 هنری نیست جز اینم ز چه پنهان سازم گو همه خلق بدانند تو جانان منی

3 گفتمت مهر و در این گفته چه جای نظر است تو بدین طلعت افروخته برهان منی

4 زخمی ای خواجه گرت با من مسکین رحمی ست دردی ای دوست اگر از پی درمان منی

5 چه غم از دوش و چه اندیشه ز فردا دارم تویی آغاز من و باز تو پایان منی

6 خط او سرزده یا سرزده ای از خط او روزکی چند شد ای دل که بفرمان منی

7 گفتم ای دست بدامانش رسی روزی و شد جیب جان چاک و تو در چاک گریبان منی

8 گفتم ای پا گذری بر سر راهش آخر عمر از دست شد و باز بدامان منی

9 گفتمش با سر زلف تو رسد دست نشاط گفت زنهار همین بس که پریشان منی

عکس نوشته
کامنت
comment