ای دل ریش من از جور تو غمگین از کمال خجندی غزل 921

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

ای دل ریش من از جور تو غمگین گونه

1 ای دل ریش من از جور تو غمگین گونه لبت از خوردن خونم شده رنگین گونه

2 بسکه بر خاک ره انداخته بشکسته دلم چون سر زلف خودم سات مشکین گونه

3 همچو بلبل من و بیداری و صد گونه خروش تا که باشد گل رخسار تو با این گونه

4 نرسد قند به شیرینی لبهای نو لیک به دهانت چو رسیده شده شیرین گونه

5 سرخروئی بودم پیش رقیبان همه وقت که به خون رنگ دهی اشک مرا زین گونه

6 گرچه هم رندم و هم رند ستا شکر خدا که نیم باری ازین زاهد خود بین گونه

7 هر ورق ریخت مگر سرخی اشک تو کمال که سخنهاست به دیوان تو چندین گونه

عکس نوشته
کامنت
comment