1 دلم را که جز با تو پیوند نیست به دنیا و دین هیچ در بند نیست

2 به صد وعده هر دم فریبش دهم ولیکن به یک ذره خرسند نیست

3 چه حاصل ز تعلیم و تنبیه من چو هیچش قبولیّت پند نیست

4 چه تدبیر سازم که دامان صبر به دست من آرزومند نیست

5 اگر بیش طاقت ندارم رواست که بارم کم از کوه الوند نیست

6 مقلد بود بنده ای معتقد که تسلیم حکم خداوند نیست

7 تو دانی که بر قول خود صادقم وفادار محتاج سوگند نیست

8 به عهد و وفا و به حسن و جمال مرا و تو را هیچ مانند نیست

9 دلم را به حال نزاری نظر بگو اندکی هست اگر چند نیست