جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

دلم پردرد و درمانش از جهان ملک خاتون غزل 566

غزل 566 ام از 1809 غزلیات

دلم پردرد و درمانش نباشد

1 دلم پردرد و درمانش نباشد شبان هجر پایانش نباشد

2 قدم در راه عشقی چون توان زد که سر حدّ بیابانش نباشد

3 چه مشکل حالتی باشد کسی را که وصل دوست آسانش نباشد

4 بزد بر جان مسکین ناوکی چند که در دل نوک پیکانش نباشد

5 چه دستی باشد آن بیچاره ای را که بر دل هیچ فرمانش نباشد

6 دلم را بی غم او نیست آرام سر بی عشق را جانش نباشد

7 چه تدبیرش بود آنرا که دستی مگر جز در گریبانش نباشد

8 اگر عید رخ خوبش نماید چه جان باشد که قربانش نباشد

9 جهان معمور چون باشد خدا را اگر لطف جهانبانش نباشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دلم پردرد و درمانش نباشد

شاعر شعر دلم پردرد و درمانش نباشد چه کسی است ؟

شاعر شعر دلم پردرد و درمانش نباشد جهان ملک خاتون می باشد.

شعر دلم پردرد و درمانش نباشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دلم پردرد و درمانش نباشد چیست ؟

قالب شعر دلم پردرد و درمانش نباشد غزل است

مضمون اصلی شعر دلم پردرد و درمانش نباشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.
بنر