- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دگر دلم ز می تازه مست می گردد ر صیت مستی ام، آوازه مست می گردد
2 کلید میکده ها را به من دهید، که من نه آن کنم که به اندازه مست می گردد
3 خراش نغمه دهد می، گمان مبر که دلم به شامِ مشعله آوازه مست می گردد
4 چنان سرشتهٔ کیفیت ام که از نفسم خمار بیخود و خمیازه مست می گردد
5 کدام قافله عزم دیار حسن نمود که فتنه بر در دروازه مست می گردد
6 از آن شراب که مجنون فشاند بر لیلی هنوز محمل و جمّازه مست می گردد
7 خراب زمزمهٔ تازهٔ توام عرفی عقل از این نفس تازه مست می گردد