- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم به عشق ز آسیب فتنه آزاد است چراغ بزم سلیمان مصاحب باد است
2 دماغ نکهت گل نیست ما خموشان را به عندلیب بگویید این چه فریاد است
3 کسی نمانده که گیرد خبر ز حال کسی به باغ نوحه ی قمری ز فوت صیاد است
4 به کار خویش همه محکم اند اهل جهان برای مخزن خود غنچه قفل فولاد است
5 غبار گشت و ز سرگشتگی خلاص نشد چه شورش است که در خاک آدمیزاد است؟
6 کسی ندیده ز خوبان وفا، مکش آزار ببین چه قهقهه ای کبک را به فرهاد است
7 به حسن بت چو برهمن تعجب من دید به خنده گفت که این رتبه ای خداداد است
8 به کوی او که رساند سلیم خاک مرا؟ اگر کسی زند آبی بر آتشم، باد است