دل رمیده ام از خنده ی تو از سلیم تهرانی غزل 181

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

دل رمیده ام از خنده ی تو بیزار است

1 دل رمیده ام از خنده ی تو بیزار است به دیده موج قدح، می گزیده را مار است

2 فزود زردی رخسارم از می گلگون که باده رنگ مرا آب زعفران زار است

3 مسیح را نگذارد برون ز خانه ی خویش که آفتاب ز عشقت همیشه بیمار است

4 به سر نمانده ز پیری مرا هوای لباس به فرق، موی سفیدم چو شمع دستار است

5 ز گفتگوی لب او مپرس حال مرا که پا پر آبله و راه در نمکزار است

6 دل شکسته ام از جور پاجیان خون شد چو هند، هر نفر هند هم جگرخوار است

7 سلیم از بد و نیک جهان همین دانم که هر چه هست درین کارخانه در کار است

عکس نوشته
کامنت
comment