-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم فریفتهٔ آن شمایل عربیست که شکل و شیوه او را هزار بوالعجبیست
2 خیال لعل لبش در درون سینه من چو باده در دل پر خون شیشهٔ حلبیست
3 بکشت فتنهٔ چشمش مرا و میبینم که همچنان نظرش سوی من به بولعجبیست
4 مرید پیر مغانم که شیخ هر قومی میان قوم چو اندر میان فرقه نبیست
5 مخار پای دل رهروان به خار جفا که این طریقهٔ بد راه و رسم بولهبیست
6 مرو ز راه ادب تا بلندبخت شوی که شوربختی مردم ز راه کم ادبیست
7 کجاست بانی قصر ارم که ترکیبش به قصر شاه کنون خشت شرفهٔ طنبیست
8 ز جام لم یزلی جرعهای به من دادند مگوی مستی من ذوق بادهٔ عنبیست
9 مکن ز گردش دوران شکایت ابن حسام که عادت فلک دون پرست منقلبیست
10 برو به آب قناعت بشوی دست طمع که بیش حرمت مردم ز فرط کم طلبیست