- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم بدیگر جای و تنم بدیگر جای تنم بغربت و دل با تو مانده اندر وای
2 بلای تن ز دلم هست کاشکی همه سال تنم بنزد تو بودی و دل بدیگر جای
3 دعا کنم بخدای جهان همه شب و روز مگر رسد بمن آن روی و موی شهر آرای
4 ز دود و تف دلم روی آسمان بنهفت دعای من نرود زین سپس همی بخدای
5 مکوش بار خدایا بخون بنده خویش که بندگان بفزایند جاه بار خدای
6 سرای من بتو آراسته است مالامال که سرو کبک خرامی و ماه جنگ سرای
7 اگر تو نیز نیائی همی چه کمتر از آن که چون پیام فرستی بمن که خیز و بیای
8 بجان بخرم پیوند مهر تو نه بدل بسر بیایم نزدیک تو همی نه بپای
9 اگر ببینی بخشودنی ز من بجهان اگر کسی را بخشودئی مرا بخشای