دلم به تیر ملامت نشانهٔ عجبی است از سعیدا غزل 137

دلم به تیر ملامت نشانهٔ عجبی است

1 دلم به تیر ملامت نشانهٔ عجبی است تنم برای حوادث بهانهٔ عجبی است

2 خبر ز آمدن او به گوش می آید مگر رسید قیامت، نشانهٔ عجبی است

3 اگر رسم به وصال تو، عمر هجران را چها گذشته بگویم فسانهٔ عجبی است

4 بسی سفر به جهان کرده ایم و حیرانیم که هیچ اهل ندیدیم خانهٔ عجبی است

5 شراب نوش به قاضی و محتسب هم ده که واجب است رعایت، زمانهٔ عجبی است

6 طلب ز غیب سعیدا هر آنچه می خواهی که می رسد به تو آخر خزانهٔ عجبی است

عکس نوشته
کامنت
comment