-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم به ماه تمام از رخت عبارت کرد هلال گفت و به ابروی تو اشارت کرد
2 غلام نرگس مستانه توام که نگاه به تاج حشمت شاه از سر حقارت کرد
3 رسید از تو به دلخستگان بشارت قتل چه عیشها که دل از ذوق این بشارت کرد
4 خیال غبغب تو از شراب کافوری ز جان سوخته تسکین صد حرارت کرد
5 خراب بود کهن کاخ عیش ساقی دور ز لای خمکده تجدید این عمارت کرد
6 هزار مشعله نور دید سر به فلک کسی که کشته مهر تو را زیارت کرد
7 رسید لشکر عشق توأم به ملک وجود ز علم و فضل و ادب هرچه یافت غارت کرد
8 خرید سفله به علم و عمل بهشت نه دوست زهی خسارت طبعی که این تجارت کرد
9 نشد نشیمن جامی حریم میکده مفت به نقد و نسیه دنیا و دین اجارت کرد