1 دلم چو غنچه ز گلگشت باغ میگیرد چو لاله دامنم از آب، داغ میگیرد
2 چو شمع کشته، ز دود فتیلهٔ عنبر فریبخوردهٔ زلفش دماغ میگیرد
3 نشان عیش و طرب آنکه در جهان جوید چو ابلهیست که عنقا سراغ میگیرد
4 چو عندلیب، مرا سوخت حسرت خاری که جای بر سر دیوار باغ میگیرد
5 دلم به هند سلیم از غم بتان عراق تَذَرْوْ داده ز دست و کلاغ میگیرد