- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دستم از جور رقیب است ز دامان حبیب کوته ای کاش رسیدی به گریبان رقیب
2 خردسالی و رقیبان ادب آموز تواند وای ما گر تو کنی کار به فرمان ادیب
3 زن خدنگ دگرم بر جگر ریش که نیست جگر ریش مرا طاقت درمان طبیب
4 بی تو در شهر غریبم به خدا بر تو که باش با چنین روی شبی شمع شبستان غریب
5 جمعه جمعیت دل کی دهد آن را که بود گوش بر انکر اصوات ز الحان خطیب
6 چشمه آب حیاتی تو و عالم ظلمات نیست جز خضر وشان را ز تو امکان نصیب
7 نفرت طبع ز جامی مکن اظهار که هست او غزلگوی غریب و تو غزلخوان عجیب