دستِ من و دامنِ از حکیم نزاری قهستانی غزل 784

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

دستِ من و دامنِ آلِ رسول

1 دستِ من و دامنِ آلِ رسول هر چه جزین است نیرزد به پول

2 باطلِ مطلق چو ندارد وجود هر چه جز از حق نکنم من قبول

3 من نکنم شکر خداوند را پس رویِ پیش روانِ جهول

4 واقفِ سّرِ دل وجانِ من است آن که برون است ز کنهِ عقول

5 چون بود از تو به اعادت به می راست چنان کز پیِ هجران وصول

6 هر که کند از خودیِ خود خروج کرده بود باز به جنَّت دخول

7 عشق بود خانه براندازِ عقل رخت برون بر ز میان تو فضول

8 عقل به نادان نکند اقتدا مردِ خدا را نزند راه غول

9 این چه محال است کجا کی رسد درحرمِ شاه گدا را نزول

10 بیش نزاری سخنِ حق مگوی تا نشنود از تو نفور و ملول

11 طاقتِ این بار نمی آورند الّا ثابت قدمانِ حَمول

عکس نوشته
کامنت
comment