1 تاری از موی من سپید نبود چون به زندان فلک مرا بنشاند
2 ماندم اندر بلا و غم چندان که یکی موی من سیاه نماند
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 باد خزان روی به بستان نهاد کرد جهان باز دگرگون نهاد
2 شاخ خمیده چو کمان برکشید سر ما از کنج کمین برگشاد
1 جشن اسلام عید قربانست شاد ازو جان هر مسلمانست
2 خانه گویی ز عطر خرخیز است دشت گویی ز حسن بستانست
1 ز بار نامه دولت بزرگی آمد سود بدین بشارت فرخنده شاد باید بود
2 نمونه ای ز جلالت به دهر پیدا شد ستاره ای ز سعادت به خلق روی نمود
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به