غمم را واله شیرین و لیلا از جویای تبریزی غزل 446

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

غمم را واله شیرین و لیلا برنمی تابد

1 غمم را واله شیرین و لیلا برنمی تابد که سیل گریه ام را کوه و صحرا برنمی تابد

2 گل چاکش به رنگ غنچه در جیب و بغل ریزد می زورین ما را ظرف مینا برنمی تابد

3 دل پراضطراب من زضبط اشک تنگ آمد شکوه گوهرم را شور دریا برنمی تابد

4 زیاد آرزو مانند گل از یکدگر باشد دل آزرده ام بار تمنا برنمی تابد

5 زلعلش نوش دارویی مگر گردد روان بخشم مریض درد او ناز مسیحا برنمی تابد

6 نخواهم گر همه در دست جویا از فلک هرگز دل وارسته ام ننگ تقاضا برنمی تابد

عکس نوشته
کامنت
comment