گر چو من از گلشن عشقش بدل از مشتاق اصفهانی غزل 93

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

گر چو من از گلشن عشقش بدل جز خار نیست

1 گر چو من از گلشن عشقش بدل جز خار نیست ناله بلبل چرا چون ناله من زار نیست

2 گرنه با اغیار سرگرمی چو شمع امشب چرا برنخیزد از دلم آهی که آتش بار نیست

3 نیست تنها خسته جان من که در اقلیم عشق جز دل مجروح و غیر از سینه افکار نیست

4 از کنشت و کعبه‌ام چون کافر و مؤمن مجوی عاشقم عاشق مرا با کفر و ایمان کار نیست

5 عاشقان محنت طلب اما کسی در کوی عشق همچو من جویای رنج و طالب آزار نیست

6 مدعی نالد ز درد عشق اما از لبش ناله‌ای کاید بگوشم ناله بیمار نیست

7 او بعاشق دشمن و من عاشقم نه بوالهوس یار من با غیر از آن یار است و با من یار نیست

8 گلشن آرا گو در گلشن برویم وامکن من چو بلبل زآن گلم نالان که در گلزار نیست

9 نیست ره در محفلش مشتاق را کین بارگاه بارگاه شه بود اینجا گدا را بار نیست

عکس نوشته
کامنت
comment