- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چهارم پند من این است ای ماه که سوی خود مده غماز را راه
2 مکن غماز را تمکین که غماز به دیگر کس بگوید حال تو باز
3 نداری مردم غماز را دوست که نیک ار باز بینی، دشمنت اوست
4 بود تا سعی و جهد از وی بپرهیز که غماز است هر جا آتش انگیز
5 به خود غماز اشک بی ترحم از آن رو می فتد از چشم مردم
6 مشو با مردم غماز همدم مساز او را بر خود هیچ محرم
7 که پیش مرد دانا روشن است این که در دوزخ بود مرد سخن چین
8 سخن چین را به دانا محرمی نیست چرا کان بی سعادت آدمی نیست
9 ببر تا می توانی زو ارادت جدایی زو نباشد جز سعادت