جامی

جامی

جامی
جامی

مه اشترسوار من که شد رخش فلک پستش از جامی غزل 262

غزل 262 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

مه اشترسوار من که شد رخش فلک پستش

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 مه اشترسوار من که شد رخش فلک پستش خوش آن رهرو که در قید مهار مهر دل بستش

2 تن پاکش به پاکی دست برد از چشمه حیوان خضر کی یابد آن دولت که ریزد آب بر دستش

3 ز شاخ سدره آمد نخل او برتر عجب دارم که چون آسیب سنگ ناکسان نوشین رطب خستش

4 اگر صد نشتر محنت رسد بس باشد این مرهم که سوی سینه ریشان التفات خاطری هستش

5 به کحل دولت گیتی سیه چشمی نکرد آری سواد از سرمه «مازاغ » دارد نرگس مستش

6 گذشت از سی و چل بر ساحل بحر طلب عمرم خوش آن کافتد چو او صیدی پس از پنجاه در شستش

7 بود وصاف او جامی دلش را برق غم بادا اگر حرفی نه در وصف رخ او از زبان جستش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مه اشترسوار من که شد رخش فلک پستش

شاعر شعر مه اشترسوار من که شد رخش فلک پستش چه کسی است ؟

شاعر شعر مه اشترسوار من که شد رخش فلک پستش جامی می باشد.

شعر مه اشترسوار من که شد رخش فلک پستش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر مه اشترسوار من که شد رخش فلک پستش چیست ؟

قالب شعر مه اشترسوار من که شد رخش فلک پستش غزل است

مضمون اصلی شعر مه اشترسوار من که شد رخش فلک پستش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.