1 چشم من ناز توتیا نکشد غنچه ام منت صبا نکشد
2 آنچه من می کشم به زیر فلک دانه در زیر آسیا نکشد
3 نوبهار است، در چمن زاهد جام می می کشد، چرا نکشد
4 از سر کوی او کسی به بهشت نرود چون قلم که پا نکشد
5 سر ازان زیر بال خود دارم که هما منت هما نکشد
6 رو به بیگانگان سلیم آریم کآشنا ناز آشنا نکشد