🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
سید حسن غزنوی

سید حسن غزنوی

سید حسن غزنوی
سید حسن غزنوی

چشمم چو بر سر گل و گلزار از سید حسن غزنوی قصیده 29

قصیده 29 ام از 436 قصاید

چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31

1 چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود اندیشه در پی دل و دلدار می‌رود

2 در وقت نوبهار سوی جلوه‌گاه گل از خار کمتر است که بی‌یار می‌رود

3 در گلستان هر آنکه رود بی‌جمال دوست بالله که بهر سرزنش خار می‌رود

4 جانا بیار باده که مرغان باغ را بی‌جام بر سماع تهی بار می‌رود

5 هر روز لشکر گل رعنا همی‌رسد هر شب سپاه نرگس عیّار می‌رود

6 با جامه دریده پر خون گل از درخت نزدیک خلق شاه به زنهار می‌رود

7 رخسار گل به رنگ حکایت همی‌کند آن ظلم‌ها کز آن گل‌رخسار می‌رود

8 بوی گل و شکوفه نگر همچو خلق شاه تا گلشن شکفته دَوّار می‌رود

9 دارد قبا و چار پری یاسمن مگر چون بندگان خسرو دیندار می‌رود

10 عالی همای همت او بین که بی‌حجاب تا آسمان به جعفر طَیّار می‌رود

11 بهرام شاه که هست او ملک ولیک بر بندگان خویش ملک‌وار می‌رود

12 از لشکرش غبار به افلاک می‌رسد وز موکبش خروش به کهسار می‌رود

13 از فخر مدح اوست که اشعار می‌پرد وز یمن نام اوست که دینار می‌رود

14 سیم شکوفه و زر گل گرچه نقد شد بی‌ارتسام نامش دشوار می‌رود

15 حَزم طلیعه‌دارش گرد زمین چو چرخ با صدهزار دیدهٔ هشدار می‌رود

16 جود گزاف کارش پیش امل چو بخت با صدهزار دست گهربار می‌رود

17 پیش مضای رای و علو محل او مه باژگونه، چرخ نگونسار می‌رود

18 عالم چو زان او شد دولت چه گفت؟ گفت: یارب چه خوش سزا به سزاوار می‌رود

19 ای خسروی که ابر ز جودت عروس‌وار با عقدهای لؤلؤ شهوار می‌رود

20 از کوشش تو فتنه سبکبار می‌جهد وز بخشش تو آز گرانبار می‌رود

21 چرخ حرون اگر چه عنان خلق را نداد زیر رکاب امر تو رهوار می‌رود

22 از عمر حاسدان تو مانده است اندکی از عمر حاسدان تو مانده است اندکی

23 خورشید عجبشان نگشاید نقاب از آن چون سایه روی بسته به دیوار می‌رود

24 شاها ثنای تو چو برون آید از لبم گویی صبا ز طبله عطار می‌رود

25 بشکفت جانم از تو و هردم نسیم آن تا روضهٔ محمد مختار می‌رود

26 در پیش نظم بنده بسنجد از آنکه هست سنجیده گوهری که چو طیّار می‌رود

27 کاری‌ست بس بزرگ ثنای تو و نرفت هرگز چنانکه پیش من این کار می‌رود

28 سهل است اگر نیافت حسودی سزای خویش کو هم به بخت خویش به بازار می‌رود

29 کار سپهر دایره کردار همچو او پیچیده می‌نماید و هموار می‌رود

30 تا تیغ آفتاب چو روشنگری مقیم بر روی چرخ آینه‌کردار می‌رود

31 جود تو باد صیقل آینه امید تا هر زمان ز رویش زنگار می‌رود

سید حسن غزنوی از شاعران بزرگ قرن 6 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
اثر چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود قصیده 29 ام از 436 قصاید در دیوان اشعار سید حسن غزنوی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود

شاعر شعر چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود چه کسی است ؟

شاعر شعر چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود سید حسن غزنوی می باشد.

شعر چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود چیست ؟

قالب شعر چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود قصیده است

سبک شعر چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود چیست ؟

سبک شعر چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
سید حسن غزنوی

چشمم چو بر سر گل و گلزار از سید حسن غزنوی قصیده 29

قصیده 29 ام از 436 قصاید
بنر