روز من شب شد و آن ماه براهی از هلالی جغتایی غزل 80

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

روز من شب شد و آن ماه براهی نگذشت

1 روز من شب شد و آن ماه براهی نگذشت این چه عمریست که سالی شد و ماهی نگذشت؟

2 ذوق آن جلوه مرا کشت، که وی از سر ناز آمد و گاه گذشت از من و گاهی نگذشت

3 عمر بگذشت و همان روز سیه در پیشست در همه عمر چنین روز سیاهی نگذشت

4 قصه شهر دل و لشکر اندوه مپرس که از آن عرصه باین ظلم سیاهی نگذشت

5 نگذشت آن مه و زارست هلالی برهش حال درویش خرابست که شاهی نگذشت

عکس نوشته
کامنت
comment