- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مده تسلی ام از صلحِ بیم دار هنوز که می شوم به فریبت امیدوار هنوز
2 مباد روز قیامت، به وعده گاه بیا که دل نشسته در آن جا به انتظار هنوز
3 به دست بوس تو از ذوق، جان برآمد، لیک نبرده زخم از این لذت، شکار هنوز
4 فروگرفت در و بام دیده را حیرت نگشته گرم نگاه به روی یار هنوز
5 شوم فدای تو ای دل، که جمله خوبی، لیک ز یاد غمزهٔ او می شوی فگار هنوز
6 خزان گرفت گلستان عیش را، عرفی ندیده خرمی فصل نو بهار هنوز