- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب یار من تب است و غم سینهسوز هم تنها نه شب در آتشم ای گل که روز هم
2 ای اشک همتی که به کشت وجود من آتش فکند آه و دل سینهسوز هم
3 گفتم: که با تو شمع طرب تابناک نیست گفتا: که سیمگون مه گیتیفروز هم
4 گفتم: که بعد از آن همه دلها که سوختی کس میخورد فریب تو؟ گفتا: هنوز هم
5 ای غم مگر تو یار شوی ورنه با رهی دل دشمن است و آن صنم دلفروز هم