ای یار، ندانم که چه رسمست از قاسم انوار غزل 551

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

ای یار، ندانم که چه رسمست و چه آیین؟

1 ای یار، ندانم که چه رسمست و چه آیین؟ گه ساقی جانهایی و گه محتسب دین

2 عکسی بدل انداز از آن روی دل افروز روی تو چو ماهست و دلم آینه چین

3 المنة الله که رسیدیم و چشیدیم از فاتحه فتح شما لذت آمین

4 بی تو نروم جانب جنت بتکلف با صحبت تو فارغم از باغ و ریاحین

5 ای باد، مکن از سر زلفش سخن آغاز زنهار! نجنبانی زنجیر مجانین

6 چشمت بگشایند، شوی واقف اسرار تا عین خدا بینی در عین خدا بین

7 قاسم دل و دین باخت بیاد تو و جان هم زین بیش چه باشد صفت عاشق مسکین؟

عکس نوشته
کامنت
comment