یار من با من وفاداری از جهان ملک خاتون غزل 490

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

یار من با من وفاداری نکرد

1 یار من با من وفاداری نکرد دل ببرد از دست و دلداری نکرد

2 از سحاب اشک در دریای غم غرقه گشتم هیچ غمخواری نکرد

3 یار در روزی چنین یاری کند یار من روزی چنین یاری نکرد

4 تا شدم غمخوار در عشقش چه ماند کان پری رخ با من از خواری نکرد

5 با وجود این همه آزار و جور خاطرم آهنگ بیزاری نکرد

6 در فراق رویت ای آرام جان دیده مسکین چه خون باری نکرد

7 راستی در اشکباری روز غم آنچه او کرد ابر آذاری نکرد

8 چشم بی خواب من از درد فراق روز و شب جز گریه و زاری نکرد

9 من به بازار غمش جان و جهان طرح می دادم خریداری نکرد

عکس نوشته
کامنت
comment