- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یار من، وه! که مرا یار نداند هرگز قدر یاران وفادار نداند هرگز
2 خوش طبیبیست مسیحا دم و جان بخش ولی چاره عاشق بیمار نداند هرگز
3 دردمندی، که چو من، تلخی هجران نچشید لذت شربت دیدار نداند هرگز
4 ما کجا قدر تو دانیم؟ که یک موی ترا هیچ کس قیمت و مقدار نداند هرگز
5 تا رخت هست کسی کی طرف گل بیند؟ مگر آنکس که گل از خار نداند هرگز
6 درد خود با تو چه گویم؟ که دل نازک تو حال دلهای گرفتار نداند هرگز
7 از هلالی مطلب هوش، که آن مست خراب شیوه مردم هشیار نداند هرگز